0

غزلیات سعدی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات سعدی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  10:13 AM

ما نتوانیم و عشق پنجه درانداختن

قوت او می‌کند بر سر ما تاختن

گر دهیم ره به خویش یا نگذاری به پیش

هر دو به دستت درست کشتن و بنواختن

گر تو به شمشیر و تیر حمله بیاری رواست

چاره ما هیچ نیست جز سپر انداختن

کشتی در آب را از دو برون حال نیست

یا همه سود ای حکیم یا همه درباختن

مذهب اگر عاشقیست سنت عشاق چیست

دل که نظرگاه اوست از همه پرداختن

پایه خورشید نیست پیش تو افروختن

یا قد و بالای سرو پیش تو افراختن

هر که چنین روی دید جامه چو سعدی درید

موجب دیوانگیست آفت بشناختن

یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح

چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن

ما سپر انداختیم با تو که در جنگ دوست

زخم توان خورد و تیغ بر نتوان آختن

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها