0

غزلیات سعدی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:غزلیات سعدی
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395  10:11 AM

 

دیگر به کجا می‌رود این سرو خرامان

چندین دل صاحب نظرش دست به دامان

مردست که چون شمع سراپای وجودش

می‌سوزد و آتش نرسیدست به خامان

خون می‌رود از چشم اسیران کمندش

یک بار نپرسد که کیانند و کدامان

گو خلق بدانید که من عاشق و مستم

در کوی خرابات نباشد سر و سامان

در پای رقیبش چه کنم گر ننهم سر

محتاج ملک بوسه دهد دست غلامان

دل می‌تپد اندر بر سعدی چو کبوتر

زین رفتن و بازآمدن کبک خرامان

یا صلح متی یرجع نومی و قراری

انی و علی العاشق هذان حرامان

 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها