0

غزلیات فیض کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۴۲۹
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  4:52 PM

خویش را اول سزاوارش کنید

آنگهی جان در سر کارش کنید

غمزهٔ از چشم شوخش وا کشید

فتنه در خوابست بیدارش کنید

گر ندارد از غم عاشق خبر

ساغری از عشق در کارش کنید

پیش روی او نهید آئینهٔ

در کمند خود گرفتارش کنید

گر بپرهیزد دل بیمار ازو

شربتی زان چشم در کارش کنید

یابه بیماری جان تن در دهید

یا حذر از چشم بیمارش کنید

خار منعی گر زند دل خسی

بادهٔ گلرنگ در کارش کنید

گر نسازد با جفای دوست دل

با فراق او شبی یارش کنید

بار عشق ار بر ندارد دوش فیض

کارهای عاقلان بارش کنید

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها