0

غزلیات فیض کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳۲۷
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  4:35 PM

طرف گلزار گذشتی ز تو گل زار بماند

خار حسرت ز رخت در دل گلزار بماند

آنکه ره جانب او رفت دگر باز نگشت

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند

زاهد بی‌خبر از سرزنشم دست نداشت

آنکه این کار ندانست در انکار بماند

یار بگذاشت مرا با من و بگذشت از من

راحت جان شد و اغیار دل آزار بماند

گشت بیمار که شاید بعیادت آئی

نگرفتی خبری از دل و بیمار بماند

هر که یک جرعه ز خمخانهٔ عشق تو چشید

دیده‌اش تا به ابد در کف خمار بماند

فیض بیچاره رهی جانب مقصود نبرد

در بیابان غم بیهده ناچار بماند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها