0

غزلیات فیض کاشانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  3:24 PM

هشدار که هر ذره حسابست در اینجا

دیوان حسابست و کتابست در اینجا

حشرست و نشورست و صراطست و قیامت

میزان ثوابست و عقابست در اینجا

فردوس برین است یکی را و یکی را

انکال و جحیمست و عذابست در اینچا

آنرا که حساب عملش لحظه بلحظه است

با دوست خطابست و عتابست در اینجا

آنرا که گشوده است ز دل چشم بصیرت

بیند چه حساب و چه کتابست در اینجا

بیند همه پاداش عمل تازه بتازه

باخویش مرآنرا که حسابست در اینجا

با زاهدش ارهست خطائی بقیامت

باماش هم امروز خطابست در اینجا

امروز بپاداش شهیدان محبت

زآن روی برافکنده نقابست دراینجا

زاهد نکشد باده مگر دردی و آنجا

صوفیست که اورامی نابست در اینجا

آن را که قیامت خوش و نزدیک نماید

از گرمی تعجیل دل آبست در اینجا

دوری که نبیند مگر از دور قیامت

در دیدهٔ تنگش چو سرابست در اینجا

بیدار نگردد مگر از صور سرافیل

مستغرق غفلت که بخوابست در اینجا

هشیار که سنجد عمل خویشتن ای فیض

سرسوی حق و پا برکابست در اینجا

صد شکر که دلهای عزیزان همه آنجا

معمور بود گرچه خرابست در اینجا

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها