0

غزلیات فروغی بسطامی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۸۰
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  12:44 PM

دوش زلف سیهت بنده‌نوازیها کرد

دل دیوانه به زنجیر تو بازیها کرد

آتش چهرهٔ تو مجمره سوزیها داشت

عنبرین طرهٔ تو غالیه سازیها کرد

لب پر شکر تو شهد فشانیها داشت

چشم افسون گر تو سحر طرازیها کرد

تا نسیم سحر از جعد بلندت دم زد

عمر کوتاهم از این قصه درازیها کرد

تا فروغی دلش از شوق فروزان گردد

چین کاکل به سرت چتر فرازیها کرد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها