0

غزلیات فروغی بسطامی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۵۲
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  12:15 PM

پایه عمر گران‌مایه بر آب است برآب

همه جا شاهد این نکته حباب است ، حباب

باده خور باده به بانک نی و فتوای حکیم

زان که دل درد تو را چاره شراب است، شراب

بر سر کوی خرابات کسی آباد است

که مدام از می دیرینه خراب است، خراب

گر به تیغم نزند محض گناه است، گناه

ور به خونم بکشد عین ثواب است، ثواب

رسم عشاق جگر خسته نیاز است ، نیاز

خوی خوبان ستم پیشه عتاب است ، عتاب

آن که عشق تو نورزید جماد است، جماد

وان که می با تو ننوشید دواب است، دواب

تا تو را اهل نظر هیچ تماشا نکنند

خم به خم زلف تو بر چهره نقاب است، نقاب

در سفالین قدح از شیشه مکن می به درنگ

که مدار فلک سفله شتاب است، شتاب

گر فروغی نرود از سر کویت چه کند

که ملاقات رقیب تو عذاب است، عذاب

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها