0

قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید فرخی سیستانی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۱۱ - نیز او راست
سه شنبه 7 اردیبهشت 1395  7:45 AM

بوسه ای از دوست ببردم به نرد

نرد برافشاند و دو رخ سرخ کرد

سرخی رخساره آن ماهروی

بر دو رخ من دو گل افکند زرد

گاه بخایید همی پشت دست

گاه بر آورد همی آه سرد

گفتم جان پدر این خشم چیست

از پی یک بوسه که بردم به نرد

گفت من از نرد ننالم همی

نرد به یک سو نه و اندر نورد

گفتم گر خشم تو از نرد نیست

بوسه بده گرد بهانه مگرد

گفت که فردا دهمت من سه بوس

فرخی امید به از پیشخورد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها