پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 4:06 PM
يک نفر لبخند بر لب منزل ما آمده است
چفيهاش ميگويد او دنبال بابا آمده است
هر دو با هم ميروند و با وداعي دلنشين
دستشان در انتهاي کوچه بالا آمده است
از همان روزي که رفت آهسته از اينجا پدر
جاي هر لبخند او اندوه اينجا آمده است
روز رفتن گفت قبل از عيد مي آيم، چرا-
او به خانه برنگشته عيد اما آمده است
گاه ميگويد به خود آهسته مادر بر دلت-
بد نيايد ديگر او امروز و فردا آمده است!
ها! صداي زنگ ميآيد کسي پشت در است
کيست؟! مهمان آمده يا اينکه بابا آمده است
يک نفر با چهرهي اندوهگين برگشته است
او همان مرد است اما آه ... تنها آمده است!!!