پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 4:06 PM
تقدیم به رزمنده مفقودالاثر محمدرضا زارع
آخرین شعر شبم، هر چند، این چنین هرگز مپندارم
تا بیایی چشم هایت را، واپسین آغوش بیدارم
شعله شعله در منم امشب، پاره های یاد تو جاری است
با غزل گویا هماغوشم، از خدا انگار سرشارم
این منم من، زاده ی خورشید، زاده ی اشراق چشمانت
سرخ تر از لحن یک لبخند، سبزتر از دوستت دارم
حیف حیف آن شورها افسرد، غنچه غنچه بوسه ها پژمرد
با تمام زخم هام اینک، زخم چشمی را پرستارم
آب، قرآن، آینه، لبخند، قطره اشکی و... خداحافظ
تا فرانسوی «کجا» رفتی، من همین جا پشت دیوارم
اینک این من خسته ی خسته، اینک این تو، دور دور دور
ها، کدامین چلّه یلدا، رخنه افکنده است در کارم
این منم من زاده ی خورشید، این من اما... هیچ، دیگر هیچ
سردتر از لحن خاکستر، شعله ی شب های تکرارم