0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395  3:50 PM

کنون بنگر به خوزستان که بینی چونش و چندش 
به خون آلوده کارونش، به بهمنشیر و اروندش
بر او تازان یک تازی، به خونریزیّ و لجبازی
ددی مزدورِ غرب و شرق، با صد مکر و ترفندش
زخونریزی خوش و خندان، مسلّح تا بنِ دندان
عراق از او چنان زندان، گرفته عالمی گندش
درختی فاسد و شوم است و بارش بدتر از زقّوم
به همّت هم توان هم باید از اعماقْ برکندش
همین رزمنده نو اللّهیان، الله اکبر گوی
به لطفِ حق توانند از بن و بنیان برآرندش
به چنگ آریم با جنگ و بدستِ داد بسپاریم
وَ خواهد دید او از داد فرجامِ خوشایندش
شهودِ دادگاهِ ما شهیدان و یتیمانْشان
دگر آواره ی جنگیّ و جانباز و همانندش
ددک صدّامِ بیدین را، نه دد، بل عنترک صدام
به روی دار رقصانیم، با زنجیر یک چندش
عرب را می کشَد نامرد و می گوید عرب خواهم
عجم بگذار و با دینِ عرب سی نسل پیوندش
اگر رحمی نکرد او بر زن و فرزندِ ما مردم
به راه خوی و خونش رفت و حزبِ لعنت آوندش
تو ای آزاده ایرانی، شرفمند، از بنی الاحرار
به راهِ « لاتزر » رو با زن و با اهل و فرزندش
خوشا ملکِ عراق ما، که دارد اشتیاقِ ما
خوشا دیرین میانرو دان ما، و اروند و مَروندش
« امید » ! این لخته خون قلبِ تو خواهد بگوید باز:
خوشا اقلیم خوزستان و چند و چون دلبندش
 

تدو
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها