پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 3:30 PM
مادر چه گریه می کنی امشب برای من
زنهار اشک غم مفشان در عزای من
من طایر بهشتی ام و راستی نبود
ویرانه ای چو عالم هستی سرای من
رفتم از این خراب و پریدم به اوج عشق
جایی که بود درخور بال همای من
بنگر چگونه پر به حریم خدا زدند
همسنگران همنفس خوشنوای من
من زنده ام شهید ره عشق مرده نیست
پیچید بگوش اهل حقیقت ندای من
زان شد نصیب فیض شهادت مرا که بود
عشق حسین (ع) همسفر کربلای من
من یک بسیجی ام که در آئین لشکری
فرمانده، عشق باشد و آمر خدای من
مادر مرا ببخش ولیکن روا نبود
انکار امر رهبر من، رهنمای من
جایی که پای دین و وطن بود در میان
مادر نبود بستر راحت سزای من
وقتی نشسته در بر سجاده ای مباش
غافل به پیشگاه خدا از دعای من
هر جا بدیده عاشق جانبازی آیدت
فرزند خود خطاب کن او را به جای من