پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395 3:39 PM
گُل نکرد امشب جنوني تازه از پيراهنم
شعله ميجوشد چه بياندازه از پيراهنم
زآن شب سرخي که از معراج خون کردم گذر
ميترواد زخمهاي تازه از پيراهنم
با طلوع غم، غبار خوابها در چشم ماند
بعد از اين قد ميکشد خميازه از پيراهنم
جامهاي شد چاک و خونآلود تا گشتم عزيز
سر زد آري، اين همه آوازه از پيراهنم
ارغوانها در دل آتش تلاطم ميکنند
اندکي دارند تا شيرازه از پيراهنم