0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
یک شنبه 19 اردیبهشت 1395  3:34 PM

 
دیدی ز جور چرخ چه بر حال ما گذشت
بشنو حکایتی که بگویم چه ها گذشت
دشمن به خاک میهنِ ما پای تا گذاشت
از کُشته پشته ساخت به هر جای تا گذشت
گاهی به غرب حمله شد و گاه در جنوب
بس غصه ها که در دل از این قصه ها گذشت
نشنیده ای ز ترکش خمپاره های خصم
در جبهه ها چه ها به جوانان ما گذشت
غلتید بس شهید به خون خفته روی خاک
گویی به جبهه فاجعه کربلا گذشت
از پا فتاد نخل برومندِ قامتی
زان تیر سهمگین ز شستِ قضا گذشت
یعقوب وار دیده به درمانده بُد پدر
یعقوبی درآمد و گفتا: « رضا » گذشت
« شیرنگی » آن جوان برومند پاکباز
در خون خود تپید وزدارِ فنا گذشت
جان عزیز بر سرِ ایمان خود نهاد
آری شهید راه وطن گشت تا گذشت
مادر در انتظار پسر بود روز و شب
غافل که نور دیده ی او زین سرا گذشت
اقوام از این مصیبت عظمی گریستند
احباب را چه بر سر از این ماجرا گذشت
چون لاله داغ بر دلِ ما ماند تا ابد
از ماتمی که در غم مرگت به ما گذشت
در ماتم تو جمله سیه پوش گشته ایم
امسال عید ما همه اندر عزا گذشت
آزارِ ما به کس نرسیده است در جهان
بر ما ستم ز چرخ ندانم چرا گذشت
فتح المبین گذشت و ظفر گذشت آشکار
اما به خون بهای جوانان ما گذشت
تو در جوارِ رحمت حق آرمیده ای
آگه نِه ای چه بر سر ما زان بلا گذشت
بعد از تو با اراده و عزم دلاوران
سرکوب گشت دشمن و از ادّعا گذشت
 
 
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها