پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395 7:26 PM
من از خود گریزانم از شرمساری
گریزانم ازین منِ سرخ، آری
کجایند سرسبزهایی که با عشق
که با عشق رفتند از این بی بهاری
شهیدان هر خنده شان بغض پنهان
شهیدان هر لحظه شان بی قراری
شهیدان مثل غرور خدا سرخ
شهیدان از شانه ها زخم کاری
شهیدان فردای محشر چه دارم
شهیدان فردای محشر چه داری
شهیدان شعر من، از من گریزان
شهیدان شعر من، از من فراری
من ازخود همین « نیست » را می توانم
من از خود همین « هیچ» دست نداری
گریزانم از این من خاک خورده
گریزانم از این منِ خانه داری
از این هق هق روزمره که دارم
از این شرم آلود با نان که داری
از این گاه گاهی که آید سراغم
از این مستی که نیامد خماری
من از خود گریزانم از اینکه هستم
گریزانم از این من و وای من شرمساری