پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
سه شنبه 14 اردیبهشت 1395 7:15 PM
نميترسيد از آتش سمندربود پنداري
خليل عشق در شولاي آذر بود پنداري
عبور خاکياش در آسمان عاشقي گم شد
و از خورشيد صد مينوشيد ناز چشم ساقي را
شراب بيخوديهايش به ساغر بود پنداري
تمام دشت،سرخي ميزد از خون تازهي تازه
هزاران لاله، مظلومانه پرپر بود پنداري
خدا انسان شهادت واژه ها در امتداد هم
و شوق زيستن در فصل باور بود پنداري
به پاي نخل هاي سرخ، خون تشنگي مي ريخت
حديث ظهرعاشورا مکرر بود پنداري
و بر اين خاک خون آلود تا گلدستهي خورشيد
شکوه قامت الله اکبر بود پنداري
شقايقهاي بي نام و نشان بودند و گل کردند
هواي مهرباني داغ پرور بود پنداري