0

اشعار دفاع مقدس

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار دفاع مقدس
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395  4:34 PM

 
تقديم به نخل‌هاي سوخته‌ي قصرشيرين که در مراسم استقبال از آزادگان سربلندانه ايستاده بودند.
چون نسوزم پا به پاي نخل‌هاي سوخته
که آشنا سوزد به پاي آشناي سوخته
وقتي آن شب، آسمان، آتش به روي ما گشود
نخل‌ها ماندند و اين بي‌دست و پاي سوخته
نايمان مانند ناي نازک ني‌ها گرفت
بس که ناليديم شب‌ها با صداي سوخته
داد ما را بعد از اين با چشم مي‌بايد شنيد
نيست غير از دود دل فرياد ناي سوخته
چشم اميدي به الوند و فرات و دجله نيست
تشنه بايد سوخت در اين کربلاي سوخته
خرّم آن کو سوخت و دامان خاموشي گرفت
دم زدن سمّ است سم، در اين هواي سوخته
آردها شد بيخته، غربال‌ها آويخته
زودتر مي‌افتد آب از آسياي سوخته
هيچ‌کس چون من نمي‌داند چه معني مي‌دهد
در هوا پيچيدن بوي حناي سوخته
قصرشيرين من «قصري» عروس غرب بود
حجله‌هايش بوده‌اند اين نخل‌هاي سوخته
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها