آفتاب عشق
نام شاعر: سیدمحمد عباسیه کهن
با گريه گفته بود در آن شب به من کسي
تا دل نسوخت با تو، نگويد سخن کسي
در عمق زخم جان من، آتش گداختند
آتشفشان به ياد ندارد چو من کسي
ديري است در خرابه دل، مرده است عشق
آخر نخواند مرثيهاي يک دهن کسي
«يعقوب»، گر به پيراهني داشت دلخوشي
از «يوسفم» نداد به من پيرهن کسي
پاييز بود و لاله در آغوش خاک سرد
حاجت نداشت هيچ به غسل و کفن کسي
در حفظ آبروي شما غرق بودهام
فريادرس نداشتم از مرد و زن کسي
من مرگ را به چشم چشيدم در آن غروب
جز آفتاب، داشت دل سوختن کسي؟
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)