آرامشي سبز
نام شاعر: اسدالله حیدری
آرامش سپيده بود
برآمده از چشمهي آفتاب
که اسب سفيد ذهنش راهي کرد
تا دشت سرخ تشنه
نشسته در آتش و دود
گويي که ماهيان زخمي «کارون» را ميسرود
آنگاه که کوسههاي نفرين را
به نيزهي تکبيرش ميربود
از هراس «اروند»
ناگاه
به هيئت شهابي طولاني شد
و خطّ بشري ابديت را
پيمود
آن روز
نخلهاي مجروح و سوگوار
در جُلگههاي «خونين شهر» ديدند
که دشت متراکمي از نور
بر دوش بيشمار پروانهها
تشييع شد و آفتاب
به همراهي لالههاي عاشق
آوازي از طلوع را خواند
آنگاه
آرامشي سبز
از جان هر چه بود
آرام گُذر کرد
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)