0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۵۱۴
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  6:35 PM

ز من نبوده فغانی که دوش می کردم

نصیحت غم روی تو گوش می کردم

فغان به شیوهٔ اهل دل است ای بلبل

وگر نه من ز تو افزون خروش می کردم

گرم به جمع افسردگان قدم می رفت

به نالهٔ همه را شعله نوش می کردم

ز صد وصال نیاید به شب، آن چه من به خیال

ز شیوه های تو با عقل و هوش می کردم

چنان حلاوت لعل تو می ستودم دوش

که نیش را متاثر ز نوش می کردم

اگر به راز فشانی لبم اجازت داشت

چه ها به عابد طاعت فروش می کردم

نهم به این همه تردامنی، همان، عرفی

که عیب زاهد پشمینه پوش می کردم

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها