0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۴۱۶
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  5:03 PM

باز این منم به صد دل خشنود در سماع

دیوانه وش ز نغمهٔ داود در سماع

رویم به روی دلبر و قوال در سرود

دستم به دست شاهد مقصود در سماع

پرهیز ای فرشته که اینک به عرش و فرش

افشاندم آستین می آلوده در سماع

باز این چه سوزش است که خونابه ریز شد

چندین هزار زخم نمک سود در سماع

هنگام مردن است، تپیدن بسی به خون

دایم چو بی غمان نتوان بود در سماع

زاهد که بود زمزمه دشمن به دیر عشق

آمد به نیم زمزمهٔ عود در سماع

عرفی سرود بزم که یادش آمد که باز

بر روی آتش آمده چون عود در سماع

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها