0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۴۰۸
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  5:02 PM

از سخن شهد ناب می چکدش

وز تبسم شراب می چکدش

می توان گفت از آن طراوت حسن

کز جبین آفتاب می چکدش

که زد این نیش بر دل گرمم

کآتش از پیچ و تاب می چکدش

هر حدیثی که پرسم از همت

آبرو از جواب می چکدش

آتش عشق نشئه ای دارد

که شراب از کباب می چکدش

چه کند عرفی ار نریزد اشک

از جگر خون ناب می چکدش

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها