0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳۳۳
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  4:34 PM

چنانکه در چمن روضه خس نمی گنجد

به باغ عشق گیاه هوس نمی گنجد

ز زخم ناوک درد تو لذتی گیرم

که آن به حوصلهٔ ذوق کس نمی گنجد

از آن دلم ترکان جنگجو طلبد

که در حوالی آتش مگس نمی گنجد

در آ به سینه و صد کوه غم نه بر دل

چنین که دردل تنگم نفس نمی گنجد

بگو به باغ بهشت آ و دلگشایی بین

که بلبل دل من در قفس نمی گنجد

صباح و شام در آن کوچه مِی کشد عرفی

که ترس شحنه و بیم عسس نمی گنجد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها