0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۸۱
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  3:11 PM

پیر کعنان چمنی گوشه ی بیت الحزن است

هر کجا بوی گلی باد رساند چمن است

هر که از بندگی خویش مرا باز خرد

بنده ی اویم اگر زاهد و گر برهمن است

حد حسن تو به ادراک نشاید دانست

این سخن نیز به اندازه ی ادراک من است

هر کسی را قدم ما نبود در ره عشق

هر که در جامه ی ما بود گدای کفن است

عشق از آدم و حوا متولد شده است

تازه بر خاسته این شعله آتش کهن است

صله شعر به عرفی شکر آرد طوطی

خبرش نیست که او طوطی شکر شکن است

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها