غزل شمارهٔ ۶۴
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395 3:07 PM
دو عالم سوختن نیرنگ عشق است
شهادت ابتدای جنگ عشق است
هز آن گرد بلا کز دهر خیزد
دلیل شوخی شبرنگ عشق است
کجا پژمرده گردد غنچه ی شوق
که یک سر آب عشق و رنگ عشق است
دماغ آشفته ای داریم و دل نام
که سر تا پای صلح و جنگ عشق است
مگس را حسرت پروانگی سوخت
وگر نه مثل عرفی ننگ عشق است
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.