0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۴۷
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  3:05 PM

تاج زر گر بودش فتنه ی از بهر خود است

فتنه این است که در زیر کلاه نمد است

معنی تجربه بشناس و ره تجربه گیر

تا بدانی که تو را ظلم عدالت مدد است

در میانی خزف و گوهرم اندیشه به جاست

من که دی هر که نکو یافتم امروز بد است

گر شود جام بدل شخص مبدل نشود

هر کجا یا صنم آمد به زبان یا صمد است

حسد تهمت آزادی سروم بگداخت

این مرادی است که بر تهمت او هم حسد است

رقم هندسه عرفی منه اشعار مرا

هر جه زین باغ بروید گل سر سبد است

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها