0

غزلهای عرفی شیرازی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳۱
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  3:03 PM

دلم در کعبه رو کرد و همت جوید از دل ها

که خواهد ماندش از بی کعبه ها در طی منزل ها

تو افلاتون دلی، اندیشه را چین در جبین مفکن

در آن وادی که جز حسرت ندانی حل مشگل ها

مثالی گویمت عامی صفت بردار زان نقشی

جمال کعبه نتوان دید، طی ناکرده منزل ها

اگر با میر محمل رمزی از دیر معان گویم

جرس بگشاید و ناقوس بر بندد به محمل ها

خدا را خانقاه کهنه ی صوفی به رندان ده

که ایوان ها بسازند و بیارایند محفل ها

چو خون آلوده فردا خیزم و بر گرد او گردم

شیهدان محبت را ز حسرت خون شود دل ها

تماشا دوستی عرفی ولیکن وای بر جانت

اگر بر دارد از پیش نظر توفیق حایل ها

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها