0

عشاق‌نامه عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

مثنوی
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  2:12 PM

عاشقان ره به عشق می‌پویند

درس تنزیل عشق می‌گویند

از می عشق اگر چه بی‌خبرند

راه جانان به جان همی سپرند

از شراب الست مستانند

تا ابد جمله می پرستانند

از می شرق دوست مست شدند

همه در پای عشق پست شدند

خویشتن را ز دست از آن دادند

کاندر آن کوی رخت بنهادند

از می نیستی چو بی‌خبرند

راه عشقش بسر چگونه برند؟

عشق را رهگذر دل و جان است

اولش طعنه در دل و جان است

دلم این مستی از الست آورد

این طلب زان هوا به دست آورد

دوست آنجا نظر چو بر ما کرد

اثر آن ظهور پیدا کرد

این صفا زان نظر پدید آمد

عشق را آنجا مگر پدید آمد

آرزومند آن نظر ماییم

روز و شب اندرین تمناییم

شده در هر دلیش پیوندی

کرده در پای هر یکی بندی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها