0

عشاق‌نامه عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

اندر ابتدای کتاب
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  2:12 PM

صاحبا، راز اندرون ز نهفت

تا نپرسی ز من، نخواهم گفت

بنده را خاطری است ناخرسند

عاشق هجر یار، لیک به بند

که پسندد چو من هنرمندی

لب ببسته، اسیر دربندی؟

بنده را شاعری نپنداری

زین گدایان خام نشماری

چون در گنج دوست وا کردند

به من این شیوه را عطا کردند

روز و شب درد درد می‌نوشم

در خروشم، اگر چه خاموشم

از تلطف به من نما گل را

در حدیث اندر آر بلبل را

تا نوایی ز عشق آغازم

وین چنین تحفه‌ها بپردازم

کلماتی است از مخارج اصل

اندرو هست مندرج ده فصل

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها