0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۸۳
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:41 PM

کی بود کین درد را درمان کنی؟

کی بود کین رنج را آسان کنی؟

کی بسازی چارهٔ بیچاره‌ای؟

بی‌دلی را کی دوای جان کنی؟

کی برون آیی ز پرده آشکار؟

چند روی خوب را پنهان کنی؟

چند رو گردانی از سرگشته‌ای؟

عاجزی را چند سرگردان کنی؟

در بیابان غمم، وقت این دم است

کابر رحمت بر سرم باران کنی

بسکه غم خوردم ز جان سیر آمدم

چند بر خوان غمم مهمان کنی؟

دود سوز من گذشت از آسمان

تا کیم در بوتهٔ هجران کنی؟

همچو ابراهیم از لطفت سزد

کز میان آتشم بستان کنی

چون عراقی سر نهاده در برت

هم سزد گر درد او درمان کنی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها