0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۷۷
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:41 PM

در جهان گر نه یار داشتمی

با جهان خود چه کار داشتمی؟

دست کی شستمی به خون جگر

گر به کف در نگار داشتمی؟

گر نبردی قرار و آرامم

حالی، آخر قرار داشتمی

ور مرا عشوه کمترک دادی

قول او استوار داشتمی

ور به کارم دمی نظر کردی

به ازین کار و بار داشتمی

دل اگر در میانه گم نشدی

دلبر اندر کنار داشتمی

با سپاه غمت برآمدمی

با خود ار بخت یار داشتمی

با عراقی، اگر دلاورمی

روز و شب کارزار داشتمی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها