0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۶۹
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:40 PM

فمالی لم اطا سبع الطباقی

و لم اصعد علی اعلی المراقی

چرا خربندهٔ دجال باشم؟

چو کردم با مسیحا هم وثاقی

علی اعلی المعارج و المعالی

مطاء المجد اوحی کالتراق

به از هشتم بهشت آید مرا جای

ورای این رواق هفت طاقی

و انی لم اصرح باتحاد

ولکن ان فنیت اکون باق

مگو: من او و او من، نیک می‌دان

که او را خود نباشد جفت و طاقی

و کیف تبین فی ثیار بحر

قطیرات جرین من السواق

مکن فاش این سخن‌ها همچو حلاج

بیاویزندت از دار، ای عراقی

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها