0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۲۰۹
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:29 PM

مقصود دل عاشق شیدا همه او دان

مطلوب دل وامق و عذرا همه او دان

بینایی هر دیدهٔ بینا همه او بین

زیبایی هر چهرهٔ زیبا همه او دان

یاری ده محنت زده مشناس جز او کس

فریادرس بی‌کس تنها همه او دان

در سینهٔ هر غمزده پنهان همه او بین

در دیدهٔ هر دلشده پیدا همه او دان

هر چیز که دانی جز از او، دان که همه اوست

یا هیچ مدان در دو جهان، یا همه او دان

بر لاله و گلزار و گلت گر نظر افتد

گلزار و گل و لاله و صحرا همه او دان

ور هیچ چپ و راست ببینی و پس و پیش

پیش و پس و راست و چپ و بالا همه او دان

ور آرزویی هست به جز دوست تو را هیچ

بایست، عراقی، و تمنا همه او دان

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها