0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۵۶
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:23 PM

از دل و جان عاشق زار توام

کشتهٔ اندوه و تیمار توام

آشتی کن بامن، آزرمم بدار،

من نه مرد جنگ و آزار توام

گر گناهی کرده‌ام بر من مگیر

عفو کن، من خود گرفتار توام

شاید ار یکدم غم کارم خوری

چون که من پیوسته غمخوار توام

حال من می‌پرس گه گاهی به لطف

چون که من رنجور و بیمار توام

چون عراقی نیستم فارغ ز تو

روز و شب جویای دیدار توام

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها