0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۱۳۲
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:18 PM

ای مطرب درد، پرده بنواز

هان! از سر درد در ده آواز

تا سوخته‌ای دمی بنالد

تا شیفته‌ای شود سرافراز

هین! پرده بساز و خوش همی سوز

کان یار نشد هنوز دمساز

دلدار نساخت، چون نسوزم؟

سوزم، چو نساخت محرم راز

ماتم زده‌ام، چرا نگریم؟

محنت زده‌ام، چه می‌کنم ناز؟

ای یار، بساز تا بسوزم

یا با سوزم بساز و بنواز

یک جرعه ز جام عشق در ده

تا بو که رهانیم ز خود باز

ور سوختن من است رایت

من ساخته‌ام، بسوز و بگداز

گر یار نساخت، ای عراقی،

خیز از سر سوز نوحه آغاز

در درد گریز، کوست همدم

با سوز بساز، کوست همساز

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها