0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۹۸
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:14 PM

نخستین باده کاندر جام کردند

ز چشم مست ساقی وام کردند

چو با خود یافتند اهل طرب را

شراب بیخودی در جام کردند

لب میگون جانان جام در داد

شراب عاشقانش نام کردند

ز بهر صید دل‌های جهانی

کمند زلف خوبان دام کردند

به گیتی هرکجا درد دلی بود

بهم کردند و عشقش نام کردند

سر زلف بتان آرام نگرفت

ز بس دل‌ها که بی‌آرام کردند

چو گوی حسن در میدان فگندند

به یک جولان دو عالم رام کردند

ز بهر نقل مستان از لب و چشم

مهیا پسته و بادام کردند

از آن لب، کز درصد آفرین است

نصیب بی‌دلان دشنام کردند

به مجلس نیک و بد را جای دادند

به جامی کار خاص و عام کردند

به غمزه صد سخن با جان بگفتند

به دل ز ابرو دو صد پیغام کردند

جمال خویشتن را جلوه دادند

به یک جلوه دو عالم رام کردند

دلی را تا به دست آرند، هر دم

سر زلفین خود را دام کردند

نهان با محرمی رازی بگفتند

جهانی را از آن اعلام کردند

چو خود کردند راز خویشتن فاش

عراقی را چرا بدنام کردند؟

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها