0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۹۴
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:14 PM

آن را که غمت ز در براند

بختش همه دربدر دواند

وآن را که عنایت تو ره داد

جز بر در تو رهی نداند

وآن را که قبول عشقت افتاد

جان را بدهد، غمت ستاند

عاشق که گذر کند به کویت

جان پیش سگ درت فشاند

با وصل بگو که: عاشقان را

از دست فراق وارهاند

بیچاره دلم که کشتهٔ توست

دور از رخ تو نمی‌تواند

بویی به نسیم کوی خود ده

تا صبحدمی به دل رساند

کین مرده به بوت زنده گردد

وز عشق رخت کفن دراند

مگذار که خسته دل عراقی

بی‌عشق تو عمر بگذراند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها