0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۹۳
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:14 PM

آشکارا نهان کنم تا چند؟

دوست می‌دارمت به بانک بلند

دلم از جان نخست دست بشست

بعد از آن دیده بر رخت افکند

عاشقان تو نیک معذورند

زانکه نبود کسی تو را مانند

دیده‌ای کو رخ تو دیده بود

خواه راحت رسان و خواه گزند

ای ملامت کنان مرا در عشق

گوش من نشنود ازین سان پند

گرچه من دور مانده‌ام ز برت

با خیال تو کرده‌ام پیوند

آن چنان در دلی که پنداری

ناظرم در تو دایم، ای دلبند

تو کجایی و ما کجا هیهات!

ای عراقی، خیال خیره مبند

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها