0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۵۴
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  1:09 PM

با عشق قرار در نگنجد

جز نالهٔ زار در نگنجد

با درد تو دردسر نباشد

با باده خمار در نگنجد

من با تو سزد که در نگنجم

با دیده غبار در نگنجد

در دل نکنی مقام یعنی

با قلب عیار در نگنجد

در دیده خیال تو نیاید

با آب نگار در نگنجد

بوسی ندهی به طنز و گویی:

با بوسه کنار در نگنجد

با چشم تو شاید ار ببینم

با جام خمار در نگنجد

آنجا که منم تو هم نگنجی

با لیل نهار در نگنجد

شد عار همه جهان عراقی

با فخر تو عار در نگنجد

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها