0

غزلیات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

غزل شمارهٔ ۳
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  12:59 PM

این حادثه بین که زاد ما را

وین واقعه کاوفتاد ما را

آن یار، که در میان جان است

بر گوشهٔ دل نهاد ما را

در خانهٔ ما نمی‌نهد پای

از دست مگر بداد ما را؟

روزی به سلام یا پیامی

آن یار نکرد یاد ما را

دانست که در غمیم بی او

از لطف نکرد شاد ما را

بر ما در لطف خود فرو بست

وز هجر دری گشاد ما را

خود مادر روزگار گویی

کز بهر فراق زاد ما را

ای کاش نزادی، ای عراقی

کز توست همه فساد ما را

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها