0

ترکیبات عراقی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

شمارهٔ ۳ - در مرثیهٔ بهاء الدین زکریا
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  12:44 PM

چون ننالم؟ چرا نگریم زار؟

چون نمویم؟ که می‌نیابم یار

کارم از دست رفت و دست از کار

دیده بی‌نور ماند و دل بی‌یار

دل فگارم، چرا نگریم خون؟

دردمندم، چرا ننالم زار؟

خاک بر فرق سر چرا نکنم؟

چون نشویم به خون دل رخسار؟

یار غارم ز دست رفت، دریغ!

ماندم، افسوس، پای بر دم مار

آفتابم ز خانه بیرون شد

منم امروز و وحشت شب تار

حال بیچاره‌ای چگونه بود؟

رفته از سر مسیح و او بیمار

خود همه خون گریستی بر من

بودی ار دوستی مرا غم‌خوار

روشنایی ده رفت، افسوس!

منم امروز و دیده‌ای خونبار

آن چنانم که دشمنم چو بدید

زار بگریست بر دل من، زار

خاطر عاشقی چگونه بود

هم دل از دست رفته، هم دلدار؟

سوختم ز آتش جدایی او

مرهمم نیست جز غم و تیمار

روز و شب خون گریستی بر من

بودی ار چشم بخت من بیدار

کارم از گریه راست می‌نشود

چه کنم؟ چیست چارهٔ این کار؟

دلم از من بسی خراب‌تر است

 

 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها