شمارهٔ ۶ - ایضا در مدح همو
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395 12:10 PM
جان هر خسته ز لطف تو دوا کسب کند
دل هرکس ز عطایت به تمنی برسد
ملک را چون تو عمیدی چو خدا روزی کرد
رکن اسلام ز نام تو به اعلی برسد
خسروا بنده عبید از کرمت دارد چشم
کش ز یمن نظرت کار به بالا برسد
گر بود مصلحت احوال دعاگو با شاه
عرضه فرمای چو رایات به بیضا برسد
بیتکی چند ز اشعار کسان داردم یاد
یک دو زان شاید اگر زانکه به آنها برسد
«آنکه او هست در این دور به نانی خرسند
حرص گیرد چو بدین حضرت والا برسد»
آری از چاه به جز آب تمنی نکند
بار گوهر طلبد هرکه به دریا برسد
تا ابد کامروا باشد که خصمت گر خود
نظری باز کند مرگ مفاجا برسد
مدت عمر تو چندانکه پیاپی صد بار
جرم خورشید جهانگرد به جوزا برسد
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.