شمارهٔ ۳ - در شکایت از قرض
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395 12:10 PM
جهان گو همه عیش و عشرت بگیر
مرا زین حکایت خبر هیچ نیست
هنر خود ندانم و گر نیز هست
چو طالع نباشد هنر هیچ نیست
عنان ارادت چو از دست رفت
غم و فکر برگ و دگر هیچ نیست
به درگاه او التجا کن عبید
که این رفتن در به در هیچ نیست
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.