0

غزلیات شاطر عباس صبوحی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

گره مار به مار
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  11:51 AM

به اختیار زدم دل به زلف یار، گره

به کار خویش، فکندم به اختیار، گره

شمارهٔ گره زلف خود، به سبحه مکن

که صد گره چه کند در بر هزار گره

گره مزن سر زلف دو تا به یکدیگر

که هیچکس نزند ما ر را به مار، گره

ز ابروی عرق آلوده‌ات گره بگشا

که خورده بر دم شمشیر آبدار، گره

به سایهٔ مژه ام پا منه، که می‌ترسم

خدا نکرده خورد برگ گل به خار، گره

گره زدی سر زلف و، دلم ز ناله فتاد

فتد ز نغمه، چو افتد به سیم تار، گره

بسی دهان تو تنگ است در سخن گوئی

که در لبان تو، مو می‌خورد هزار گره

بسی به کار صبوحی گره زده زلفت

چو مفلسی زده بر سیم خوش عیار، گره

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها