0

غزلیات شاطر عباس صبوحی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

مژدۀ دیدار
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  11:48 AM

به گوشم مژده‌ای آمد که امشب یار می‌آید

به بالین سرم آن سرو خوشرفتار می‌آید

کبوتر وار، دل پر می‌زند در مجمر حسنش

چنان تسکین دلم کان آتشین رخسار می‌آید

همی در انتظارم، کی شود یارم ز در، داخل

به مهمانی برم با حشمت بسیار می‌آید

فضای این جهان از عطر گل پر گشته و گویا

نگار من همی با زلف عنبر بار می‌آید

مشو غمگین صبوحی گر دلت رفته است از دستت

چرا؟ گر می‌رود دل از کفت دلدار می‌آید

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها