0

غزلیات شاطر عباس صبوحی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

آتش سینه
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  11:48 AM

پرده تا باد صبا از رخ جانانه کشید

پیش رویم همه جا نقش پریخانه کشید

ماجرایی که کشید از سر زلفش دل من

می‌توان گفت که در سلسله، دیوانه کشید

میل بر باده و پیمانه و ساقی نکند

هر که با یاد لب لعل تو پیمانه کشید

دل جمعی است پریشان و، ندانم امشب

که سر زلف دلآرام تو را شانه کشید؟

شعلهٔ شمع، شرر بر پر پروانه بزد

آتش عشق، شرر بر من دیوانه کشید

رشک آتشکده شد سینهٔ بی کینهٔ من

آتش عشق تو، بس شعله در این خانه کشید

مژده بردند بر پیر مغان مغبچگان

که صبوحی ز حرم، رخت به میخانه کشید

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها