0

غزلیات ناتمام و اشعار پراکنده شاطر عباس صبوحی

 
siryahya
siryahya
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 158652
محل سکونت : ▂▃▄▅▆▇█Tabriz█▇▆▅▄▃▂

زلف تو
پنج شنبه 2 اردیبهشت 1395  11:40 AM

چو سوخت خال تو دل، عاشقان، یکدله را

به باغ لاله دگر خورد داغ باطله را

ز کاروان جنون دل گرفت و داد به زلف

شریک دزد ببین و رفیق قافله را

دلم به زلف تو، بر ابروی تو سجده کند

بلی، کنند دل شب، نماز نافله را

به سر کنم پس از این طی راه منزل عشق

دگر چه رنجه دهم پای پر آبله را

 
 

ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیله‌سین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها