پاسخ به:سیاحت_غرب
سه شنبه 31 فروردین 1395 3:05 PM
:leaves::fallen_leaf:ســرگذشـــت ارواح ســــــرگردان بـــــــــرزخ:leaves::fallen_leaf:
قسمت 5
:beginner:سرانجام مرد !
:red_circle: پس بهتر دانستم که خودم پاسخ آنها را بگویم . رو بسوی حق نمودم و چاره ساز بیجارگان و کارساز درماندگان را ندا دادم و در دل ، به علی ابن ابیطالب متوسل شدم ؛ چون اورا بخوبی میشناختم و فهمیده بودم که دادرس درماندگان است . امیر المؤمنین را دوست داشتم و قدرت توانایی او را در همه عوالم ، کار ساز میدانستم . رهایی از این تنگنا از دست من خارج بود. از نعمت ها و چاره سازی های خداوند بود که در آن هنگامه وحشتناک و خطرناکی که آدمی ، هوش از سرش میپرید و مانند مست ها از خود بیخود میگردد ، امیرالمومنان را بیاد آوردم . به محض این یادآوری ، قلبم قون گرفتو زبانم باز شد . از آنجا که سکوت من طولانی شده بود آن دو پرسشگر در هیبتی که صددرجه از اول سخت تر و شدیدتر بود و از شدت غیظ ، صورتشان سیاه شده بود و از چشمهایشان جرقه و آتش شعله میکشید ، با غلظت و شدت ناگفتنی ، دوباره پرسیدند خدا و معبودت کیست ؟
گرزها بالا رفت و آماده زدن ! دیگر...
⏮ادامه دارد ...