0

سیاحت_غرب

 
13321342
13321342
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1393 
تعداد پست ها : 3394
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سیاحت_غرب
سه شنبه 31 فروردین 1395  2:59 PM

 

:fallen_leaf:ســرگذشـــت ارواح ســــــرگردان بـــــــــرزخ:leaves::fallen_leaf:
 

قسمت 3



:beginner:سرانجام مرد !

:red_circle:ناگهان اشخاص دیگری در قبر ظاهر شدند و مرا یاری کردند و آن جانوران نیز پا به فرار گذاشتند . خواستم از آنها بپرسم چه کسی هستند که گفتند : " کارهای خوب و پسندیده ، گناهان و بدی ها را از بین میبرند " و سپس ناپدید شدند پس از رهایی از آن هنگامه ، مردم سر قبر را پوشاندند و مرا در میان گور تنگ و تاریک تنها رها کردند. همه به سرعت رو به خانه هایشان میرفتند . حتی خویشان دوستان و زن و بچه خودم که در دنیا شب و روز برای آسایش آنها جان فشانی میکردم . مرا رها کردند و رفتند . از بی وفایی آنها بسیار اندوهگین شدم و از ترس و وحشت قبر و هراس تنهایی ، نزدیک بود دلم بترکد، با حال غربت و وحشت بی اندازه و ناامید از هر کس جز خدا ، بالای سر جنازه نشستم ، کم کم قبر شروع کرد به لرزیدن ، از دیوار ها و سقف لحد ، خاک فرو میریخت . پایین قبر نیز بسیار تلاطم داشت ؛ گویی جانوری میخواست آنجا را بشکافد و داخل قبر شود سر انجام آنجا شکتفته شد و ...

⏮ ادامه دارد ...

 

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها