پاسخ به:جنبشهای تکفیری.....(مبحث 120 صالحین راسخون)
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1395 6:12 PM
سلفیه مکتبی است که طرز فکر و عمل پارهای از صحابه، تابعان و تابعان آنها را حجتی شرعی برای زندگی در عصر حاضر قلمداد میکند. پیروان این عقیده، از یکسو از موازین فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت خارج شدهاند و از سوی دیگر با باز کردن راه اجتهاد بر اساس فهم صحابه، باب پیدایش برخی فتاوی افراطی نادرست و سلیقهای را گشودهاند. شکلگیری چنین عقیدهای از سده چهارم هجری قمری آغاز شد، اما بعدها توسط ابنتیمیه و شاگردانش مدون شد و نهایتاً با محمد بن عبدالوهاب و از طریق حاکمان آل سعود در دوران معاصر تجدید حیات یافت.
به سلفیها به اعتبار نام محمد بن عبدالوهاب، وهابی نیز اطلاق میشود. در این سیاق، «تکفیری» عنوانی است که به فرد یا جریانی اطلاق میشود که غالباً برخاسته از قرائتهای مختلف سلفی وهابی، مسلمانان را بهصرف آنکه با آنان همعقیده نیستند، بر خلاف معیارهای شرعی شناختهشده، متهم به کفر و خروج از دین میکنند. کافر خواندن مسلمانان و یا اصولاً مذاهب اسلامی، پیامدها و واکنشهای عملی مهمی در جوامع اسلامی دارد. چنانکه فتاوی تکفیری در پس بسیاری از اقدامات تروریستی پاکستان و عراق و اخیراً جنایت شهادت شیعیان مصر، قرار دارند.
شیعهشناسیِ گروههای مختلف سلفی (وهابی) اعم از جهادی و تکفیری و یا رسمی و علمی، بهرغم همه اختلافنظرهای درونیشان درباره دیگر مسایل، کمابیش شکلی یکسان و مشابه دارد و معمولاً متأثر از آثار ابنتیمیه و شاگردش ابنقیم الجوزی است که اثرگذارترین شخصیتها بر سلفیهای معاصر چون محمد بنعبدالوهاب و شاگردانش بودهاند.
مهمترین دلیلی که آنان در توجیه تکفیر شیعیان ارائه دادهاند، ادعای دروغینِ «اعتقاد شیعه به تحریف قرآن» است. وقتی پیروان یک مذهب متهم به عدم اعتقاد به قرآن میشوند، بهراحتی میتوان سایر باورهای نادرست درباره آنان را تبلیغ کرد و آنان را متهم به عقایدی غیرتوحیدی کرد. این در حالی است که علمای بزرگی از شیعه مانند مرحوم شیخ صدوق (ره) تا روزگار معاصر همانند مرحوم امام خمینی (ره) و شاگردانش همچون مرحوم آیتالله معرفت (ره) همگی بر تحریفناپذیری و صیانت قرآن از تحریف تاکید کردهاند. در سالهای اخیر، بهویژه پس از بحران سوریه، عملیات روانی سنگینی در مصر علیه شیعیان آغاز و تشدید شد که محور اصلی تمام نظرات تکفیری شیوخی چون محمد عبدالملک الزغبی و یا ابواسحاق الحوینی، محمد فرید، محمدابراهیم منصور و دیگران، بر پایه همین اتهام بوده است.
یهودی قلمداد کردن عقاید شیعه، اتهام ناروای دیگری است که از سوی سلفیها مکرر بیان میشود. این موضوع را معمولاً در ذیل داستان عبدالله ابن سبأ مطرح میکنند. بر این اساس، شخصی یهودی از اهالی یمن که ظاهراً مسلمان شده بود، اول بار عقاید شیعی را بر اساس تعالیم یهودی بیان کرد و اینچنین او مؤسس عقیده شیعه است! برخی از سلفیها مانند سعدی مهدی الهاشمی که از اساتید دانشگاه امالقری سعودی است، با استفاده از این داستان، راویان شیعی را نیز یهودی پنداشتهاند. که البته علامه عسکری (ره) در تحقیقات خود افسانه بودن شخصیت عبدالله بن سبأ را نشان میدهد. مابقی اتهامات و ادعاها درباره شیعه معمولاً حولوحوش این دو محور اصلی و یا فرع بر آنها هستند.
سلفیه در طول تاریخ همواره فرقهای حاشیهای در کنار مذاهب اصلی چهارگانه برادران اهل سنت بوده است.
خاستگاه آنان هرچند مذهب حنبلی است، اما خود اهل اجتهادند و از صورت سنتی آن خارج شدهاند. در دوران معاصر، سیاست رسمی عربستان سعودی مبتنی بر تصفیه متون اهل سنت از هر آنچه خارج از اعتقادات سلفی است و تربیت دانشجو و استاد بر پایه متون جدید بنا شد. هدف از اتخاذ چنین سیاستی که مورد توجه شیوخی چون ناصرالدین آلبانی بود، تبدیل سلفیه به جریان اصلی اعتقادی اهل سنت بود. این موضوع که اکنون بدنه اصلی شیوخ سلفی مصر، از قبیل ابواسحاق حوینی، محمد حسان، محمد اسماعیل مقدم، محمد حسین یعقوب، محمود المصری همگی تحصیلکرده عربستان سعودیاند، بدان معناست که عربستان سعودی از چندین دهه پیش درصدد تربیت نسل جدید شیوخ سلفی بوده است. در حقیقت، در حدود نیمقرن گذشته ما شاهد بزرگترین جابهجایی جمعیتی استاد و دانشجو در جهان اسلام جهت تعلیم و تربیت در عربستان سعودی بودهایم. این جابهجایی کوششی هدفمند برای تغییر عقاید اسلامی در سطح جهان اسلام است و در واقع موضوع تکفیری ها بسیار وسیعتر از مخالفت سلفیهای وهابی با شیعه است و مشکل را نباید صرفاً مشکل شیعه پنداشت
عموم علمای اهل سنت پیرو سلفیه وهابی نیستند و حتی بسیاری از آنان خود مورد حمله و طعنه وهابیان هستند و آنان که به ادبیات سلفیه آشنایند، سنت ردیهنویسی سلفیها بر عقاید دیگران را به خوبی میشناسند.
شیخ حسن البنا که در جلسات دارالتقریب قاهره شرکت میکرد و یا شیخ مصطفی عبدالرازق، شیخ عبدالمجید سلیم و شیخ محمد مصطفی المراغی و شیخ محمود شلتوت، عبدالمتعال الصعیدی، فتحی یَکَن، شهید شیخ محمد سعید رمضان البوطی، احمد حسن الباقوری، دکتر حامد حفنی داود، دکتر علی عبدالواحد وافی، شیخ عبدالرحیم السائح، شهید دکتر فتحی شقاقی، شیخ احمد کفتارو، شیخ محمد الحبیب بن الخوجه، شیخ احمد بدرالدین حسون و صدها شیخ و عالم و دانشمند بزرگ دیگر اهل سنت که پرچمدار وحدت اسلامی بودند، هر یک به فراخور فعالیت خویش، خدمتی بزرگ به وحدت اسلامی کردهاند. حتی شیخ محمد غزالی در مقطعی با صراحت هرچهتمامتر گفت که: «اگر میتوانست گروهی از اهل سنت را برای یاری شیعه در جنگ با حزب بعث عراق اعزام کند حتماً آن را انجام میداد ولی افسوس که توان چنین کاری را ندارد.» شیخ عبدالله موصلی که از شیوخ وهابی در مصر است، در صفحه 214 کتاب «حقیقة الشیعة، حتی لا ننخدع» با خشم زائدالوصفی به مرحوم غزالی و دفاع او از فتوای شیخ محمود شلتوت در جواز تعبد به مذهب شیعه اثناعشری، حمله میکند.
وقتی دشمنان تکفیری با تهمت اعتقاد شیعه به تحریف قرآن به مصاف آمده است راهکار عموم مسلمانان برای وحدت به خصوص شیعیان این است که صورتمسئله شهیدان شیعه، چه در مصر و چه در پاکستان و سایر نقاط جهان را در صورتمسئله اعتقاد به صیانت قرآن از هرگونه تحریف، تغییر یابد.
دشمنان وحدت اسلامی میکوشند تا شهادت شیعیان را به موضوع شیعه در برابر اهل سنت تقلیل دهند. این در حالی است که اهل سنت در برابر شیعه نیستند، بلکه این مخالفان وحدت و تقریب مذاهب اسلامیاند که در برابر موافقان و منادیان وحدت اسلامی قرار دارند. این امر نشان از اهمیت نقش و رسالت فعالیت های تقریب مذاهب اسلامی دارد .
اقدامات عربستان سعودی به عنوان خواستگاه تکفیریون در ممانعت از توزیع قرآنهای چاپ ایران در موسم حج میشود، ریشه در سیاست آنان در به تصویر کشیدن جدایی شیعه از قرآن دارد و همین سیاست سلبی نشان از نقطهضعف اصلی آنان دارد و ایران اگر می خواهد در برابر موج وهابیون تکفیری ایستادگی کند و مانع ریخته شدن خون های بی گناهان و ایجاد و تعمیق شکاف بین مسلمین شود، می تواند راهبرد برجسته سازی دفاع شیعیان از قرآن کریم را در پیش بگیرد که تاسیس گنجینه های قرآن کریم، تهیه و چاپ کتب و مستندات مربوط به صیانت قرآن از هر گونه تحریف و روشن ساختن جایگاه این کتاب آسمانی نزد شیعیان از جمله اقدامات در این راستا است که در نهایت می تواند تهمت اعتقاد شیعه به تحریف قرآن برای همیشه رد شود.
یکی از نقاط ضعف در مقابل جریان های تکفیری، خفتگی و رخوت مراکز پژوهشی و علمی است که به جای جریان شناسی و رصد روزمره جدیدترین وقایع و راهبردهای دشمنان وحدت اسلامی، به ترجمه چند مقاله اکتفا کرده اند که همین مساله سبب دوری از فضا و میدان اصلی مبارزه با این جریانات شده است. اتفاقات امروز حاصل برنامهریزیهای دیروز بازیگران آن است و شناخت بهموقع خطر، واکنش مناسب بهموقع را ممکن میسازد. این کار نیازمند تأسیس مرکزی است که جهان اسلام را به طور دائمی رصد کند. هرچه شناخت ما از دوستان و دشمنان وحدت اسلامی بیشتر شود، قدرت ما در خلق ابتکارات تقریبی بیشتر خواهد شد. دشمنان اسلام برای اغراض خود، تمامی اختلافات درونی میان مسلمانان از مذاهب مختلف را رصد میکنند و آنها را بایگانی میکنند. سپس با برجسته کردن همین نقاط اختلاف، نقاط ضعف جهان اسلام را نشانه میروند به همین دلیل نیاز به پژوهش ها و برنامه ریزی های دقیق بیش از پیش حس میشود که این امر جز در مراکز تحقیقاتی و علمی میسر نخواهد شد.
...امضا؟؟هیچــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
وبلاگ یا حسیــن مظلوم
وبلاگ محبان مهـــــدی عج
وبلاگ مدافعان حرم